کد خبر 575942
تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۲:۵۵

آیت الله سید محمد حسینی همدانی – صاحب تفسیر «انوار درخشان»- می‌فرمود: در مدرسه قوام حجره داشتم، مطلع شدم مرحوم آقای قاضی تبریزی در گوشه تنگ مدرسه حجره کوچکی اختیار کرده و من از این کار تعجب کردم، بعد معلوم شد ایشان به علت...

به گزارش مشرق، آیت الله سید محمد حسینی همدانی – صاحب تفسیر «انوار درخشان»- می‌فرمود: در مدرسه قوام حجره داشتم، مطلع شدم مرحوم آقای قاضی تبریزی در گوشه تنگ مدرسه حجره کوچکی اختیار کرده و من از این کار تعجب کردم، بعد معلوم شد ایشان به علت تنگ بودن منزلشان و نیز کثرت عیال و اولاد، فراغت بال برای تهجد و عبادت و خلوت نداشتند؛ در طول دوران تحصیل در مدرسه قوام، شبی را ندیدم که مرحوم قاضی به آرامش و خواب و استراحت بگذارند و شبی را بدون ناله و گریه به سر بیاورد.


در این مدت نزدیکی با مرحوم قاضی، حالات و جریاناتی از ایشان می دیدم که در عمرم جز در مرحوم نائینی و اصفهانی، در شخص دیگری ندیده بودم. او را چنین یافتم که در تمام رفتار و اخلاق اجتماعی و خانوادگی و تحصیلی خود غیر از همه کسانی بود که من از نزدیک در درس آنها و یا در کنار آنان تحصیل می کردم. مخصوصاً او را دائم السکوت و الصمت می یافتم. احیاناً از دادن پاسخ نیز طفره می رفت و گاهی احساس می کردم که برای او پاسخ دادن بسیار سخت است تا اینکه تصادفاً به نکته ای برخوردم که بسیار توجه مرا جلب کرد و آن هم این بود که داخل دهان مرحوم قاضی کبود رنگ بود، از استاد پرسیدم علت چیست؟


ایشان مدتها پاسخم نداد بعدها که خیلی اصرار کردم و عرض کردم که به جهت تعلیم می پرسم و قصد دیگری ندارم،باز به من چیزی نفرمود تا اینکه روزی در جلسه خلوتی فرمودند: آقا سید محمد! برای طی مسیر طولانی سیر وسلوک، سختی های فراوانی را باید تحمل کرد و از مطالب زیادی نیز باید گذشت؛ آقا سید محمد! من در آغاز این راه در دوران جوانی برای اینکه جلوی افسار گسیختگی زبانم را بگیرم و توانائی بازداری آن را داشته باشم 26 سال ریگ در دهان گذارده بودم که از صحبت و سخن فرسایی خودداری کنم، اینها اثرات آن دوران است!»

کتاب اسوه عارفان – ص 170

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 1
  • مصطفی ۱۴:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۳۰
    11 0
    خدایا این ها کی بودن...کتاب زندگی آیت الله قاضی رو بخونید آدم دیوونه و مجنون میشه.ایشون استاد علامه طباطبایی و آیت الله بهجت بودن و بهشون میگن سید عرفا.یکی از علما که خودش عارف بوده درمورد آیت الله قاضی گفته بود عارفی به جامعیت ایشون از صدر اسلام تاکنون نیومده...میگن ایشون اینقدر فانی در خدا بود قلبشون همیشه عطش داشت و میسوخت برا همین مدام اب سرد میخوردن.خدایا به بزرگی این بنده هات از سر تقصیرات ما بگذر و عاقبت بخیرمون کن.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس